قورباغهها
راستش, کسی توی جمعیت باور نداشت
که قورباغههای به این کوچیکی
بتوانند به نوک برج برسند
شما میتونستید جملههایی مثل اینها را بشنوید:
اوه,عجب کار مشکلی!!
اونها هیچ وقت به نوک برج نمیرسند یا
هیچ شانسی برای موفقیتشون نیست، برج خیلی بلنده !
قورباغههای کوچیک یکی یکی
شروع به افتادن کردند ...
بجز بعضی که هنوز با حرارت داشتند
بالا و بالاتر میرفتند ...
جمعیت هنوز ادامه می داد،
خیلی مشکله!!! هیچ کس موفق نمیشه!
و تعداد بیشتری از قورباغهها
خسته میشدند و از ادامه دادن منصرف
ولی فقط یکی به رفتن ادامه داد
بالا, بالا و باز هم بالاتر ....
این یکی نمیخواست منصرف بشه!
بالاخره بقیه از ادامه بالا رفتن منصرف شدند
به جز اون قورباغه کوچولو
که بعد از تلاش زیاد
تنها کسی بود که به نوک رسید!
بقیه قورباغهها مشتاقانه
میخواستند بدانند او چگونه این کار رو
انجام داده؟
اونا ازش پرسیدند که چطور قدرت رسیدن
به نوک برج و موفق شدن رو پیدا کرده؟
و مشخص شد که ...
برنده مسابقه کر بوده !!!
پینوشت: شما چه نتیجهای گرفتید؟؟؟!!!