ديروز هم يه روز ديگه از سفرمون بود كه قرار بر ديد و بازديد بود اما از آنجايي كه ميسر نشد تصميم گرفتيم سري به جنگل هاي زيباي قرق بزنيم.... 

جنگل هايي بين گرگان و علي آباد كتول ... جنگل هاي حفاظت شده و بسيار بسيار زيبا ... اون قدر زيبا كه آدم محو زيبايي اين درخت هاي سبز و بلندي مي شد كه فقط و فقط از لابه لابه شون صداي پرنده ها شنيده مي شد و بس... و نور خورشيد كه رگه رگه و ريز ريز از بين درخت ها روي زمين پاشيده مي شد...

تا غروب آفتاي در جنگل هاي قرق بوديم و حسابي نيرو گرفتيم... شام هم به دعوت يكي از اقوام نزديك در بهشت هيركان بوديم... يكي از رستوران هاي تفريحي گرگان كه در قسمت هاي بالايي شهر گرگان يعني نهارخوران واقع شده است ...

و كشك بادمجاني خورديم بس لذيذ و پر از گردو و سير... به همراه ديزي سنگي كه آقاي همسر بيشتر لذتش را برد... امروز هم كه تقريبا مي توان گفت تا لنگ ظهر خوابيدم و تازه الان قراره بريم به سمت دريا و بندرگز... بندري زيبا و رويايي كه حتما بعد از سفر عكس هايي از اين مناطق زيبا در پستي جداگانه خواهم گذاشت... 

انشالله فردا به سمت روستاي ابر حركت خواهيم كرد تا دو روزي هم آنجا باشيم و بعد از آن به سمت مشهد حركت مي كنيم... ديروز يه پيشنهادي از طرف آقاي همسر مطرح شد مبني بر اينكه مامان خانم بنده هم بياد مشهد با قطار و ما اونجا با خودمون همراهش كنيم كه سريعا او كي شد و الان هر دو خوشحاليم از اينكه در مشهد با مامان خانم خواهيم بود.... 

اين هم از يه روز ديگه... 

اميدوارم به همه دوستان روزهاي تعطيلات و زيباي تعطلات نوروز خوش بگذره...