اقتصاد، اعتقاد...
پروژه خرید ماشین فعلا متوقفه... حتی یه ماشین دست دو خوب هم نمیتونیم زیر ۱۵ میلیون تومن پیدا کنیم... ماشین شرایطی هم که دیگه ایرانخودرو نمیده. آقای همسر میگه بیا یه پراید صفر بگیریم فعلا از هیچی بهتره اما من نمیتونم واقعا پراید رو بپذیرم...
آخه من و آقای همسر از اولین روز بعد از عقدمون میخواستیم ماشین بخریم اما به همدیگه قول دادیم که یه کم صبر کنیم تا بتونیم در ابتدا یه ماشی خووب بخریم... یه ماشین حداقل بهتر از پراید... اینم شده اوضاع ماشین خریدن ما...
این اوضاع اقتصادی، اوضاعیه که به هر حال توش گرفتاریم و راه فراری نیست... فقط باید صبر کرد تا ببینیم چی میشه؟... از طرفی محدودیت زمان داریم چرا که از نیمه اول آبان، دادن طرحها و ثبتنام برای طرح ترافیک شروع میشه...
این پروژه اون قدر مأیوس و ناراحتمون کرده که فعلا حس هیچ کاری رو نمیتونیم انجام بدیم... از طرفی کاهش حقوقها و کم کردن اضافهکارها در این اوضاع اقتصادی، قوزی بالای قوز بود... البته این یه مشکل همگانی در کشوره و باید صبر کرد تا بتونیم ردش کنیم...
یه مسافرت اصفهان برای مهرماه برنامهریزی شده بود که به علت همین مشکلات کنسل شد، تقریبا ۴ ماهی میشه که یه مسافرت نرفتیم... این یه کم توی روحیه هر دو ما تأثیر منفی گذاشته اما چه میشه کرد، باید صبر کرد و بر خدا توکل...
امیدوارم یه در رحمتی هم برای ما و هم برای تمام مردمی که این روزهاشون با مشکلات اقتصادی رقم خورده، گشوده بشه و حداقل خداوند به مال اندک همه برکتی بده تا هیچ پدری شرمنده فرزندی نشه، هیچ مردی شرمنده همسرش نشه، هیچ مادری گرسنگی فرزند نبینه و ...
باید اعتقاد داشت که روزی همه تعیینشده نزد خداست... یه نوشتهای جایی میخوندم که از قول خداوند گفته بود: ای بنده من، مگر من عبادت وعده بعد را از تو میطلبم که تو روزی سالهای بعد را از من میخواهی؟؟؟؟