فاصله یعنی روزهایی که دلتنگی در خانه قلبت بیداد میکند

فاصله یعنی الان که تو نیستی

و من چه قدر جای خالی دستانت را حس میکنم در دستانم

فاصله ...

بعضی میگویند گاهی نبودن ها انگیزه ای است برای بودنی دوباره

برای ایجاد حسی شیرین و آن انتظار رسیدن بودنی دوباره است

اما من

من اینجا در کنار امام مهربان و رئوفمان

که قلبم در کنار او با تو پیوند خورد؛

اینجا در این بهشت زمینی...

دلتنگ بودنت در کنارم هستم

دلتنگ تو تا در کنارت در صحن بنشینم

و چادرم با نوازش باد آرام در هوا پرواز کند

و اشکانت در آینه چشمت آسمان را به تصویر می کشد

و دستانت را رو به پنجره فولاد بگیری و دعا کنی

هنوز صدای دعاهایت در سفر اولمان به مشهد را به یاد دارم

یادت می آید؟!!!

با چشمان خیست آرام زمزمه میکردی

و چه زیبا برای سلامتی طاهره ات دعا میکردی

و من در این روزها بی تو چه قدر تنها و دلتنگم

و صدایی کوچک نیز خلوت دلم را به هم میریزد

انگار وقتی نیستی هیچ چیز سر جاری خود نیست

انگار آسمان هم آسمان نیست

انگار امام رضا(ع) هم بی تو حاجاتم را نمی دهد

انگار زمین زیر پایم سنگین است

و شب ها که خسته از یک روز سنگین و پر کار سر بر بالین می نهم

چه سخت است که نیستی

تا با لالایی هایت خستگی هایم را بگیری

اینجا مشهد است

اما اینجا بی تو مشهد نیست

اینجا بی تو آخر دنیاست

آخر آخر ...

خسته شده ام نه از کار

از اینکه این همه فکر تنهایی و فاصله و دلتنگی

در سرم دور می زند

و صدایت را که می شنوم

عاشق تر می شوم گویی

انگار که سال هاست از تو دورم

پس کی جمعه فرا می رسد

و پرواز می کنم به صویت