پروژههای آمادهسازی مقدمات آغاز زندگی مشترک...
حس نوشتن نیست مدتی... نمیدونم چرا... مطالب زیادی برای گفتن دارم اما حس نوشتن نیست... این روزها کارها داره همین طور پیش میره... کارتها تقریبا آماده شده و از هفته آینده من و محمد باید توی خیابونا و کوچهها بگردیم و کارتها رو پخش کنیم...
نوشتن این کارتها هم واسه خودش قصهای داشت... سخت، طاقتفرسا... کلی مشورت بگیری که اسامی رو چه طوری بنویسی؟ کیا رو چه طوری خطاب کنی که بهشون بر نخوره و داستانهایی از این دست...
پُرُو لباس عروس هم یکی از پروژههایی بود که قرار بود این هفته عملی بشه که شد... پوشیدن لباس عروس حس خوبی به آدم میده... البته پرو کردن نه... اما آدم حس میکنه ملکه شده... حس خوبیه... خدا کنه اون شبی که این لباس رو تنم کردم هم همین حس خوب رو داشته باشم...
پروژه بعدی هم امروزه که نصب پردههای خونهمونه.... در واقع پردههای آشیونه کوچیک ما به عنوان اولین بخش از لوازم زندگی ما وارد خونه میشه و این یعنی اولین استارت... و مراحل بعدی کار نیز در هفته آینده انشاالله دنبال خواهد شد... آوردن مبلها... آوردن سرویس خواب و ....
و بعد ریزهکاریها شروع میشه... امروز هم طی یک عملیات انتحاری من و محمد باید از سر کار بکوبیم بریم و خونه رو کاملا تمیز کنیم تا موقع نصب پرده کاملا تمیز باشه...
********
دیشب یه فیلم دیدم به نام مورنینگ گلوری... فیلم قشنگی بود... بازیگر زنش، خیلی خوب بازی میکرد... در رابطه با یک تهیه کننده برنامههای تلویزیونی بود که قابلیتهاش ندیده گرفته میشه، اخراج میشه از کار و بعد به یک موفقیت بزرگ میرسه و ان بیسی برای کار دعوتش میکنه...
تلاشهاش قشنگ بود و شیرین و مأیوس نشدنش ... با خودم فکر میکردم اگر یه زن ایرانی این اتفاقها براش میافتاد اول یه هفته گریه میکرد ... بعد یه ماه قرص میخورد و بعد هم افسردگی میگرفت و دیگه سراغ این کار نمیرفت... البته برخی از بانوان ایرانی... کلا تلاشهاش خیلی جالب بود برام...
پیشنهاد میکنم این فیلم رو ببینید حتما...
********************
و در آخر خوشحالم برای دو تا از بهترین دوستانم که من روزهای بسیاری شاهد دردها، اشکها و نالههای زندگیشون بودم و به تازگی این دوستان با یافتن راههای زندگی، دوباره به سوی زندگی برگشتند و با تغییر اسم وبلاگشون از اسمی ناراحتکننده به اسمی شاد و پر امید، این بازگشت رو فریاد زدند .... خوشحالم برای ساحل عزیزم و خوشحالم برای سمای دوستداشتنی و عزیزم ...